عاشورا تا ظهور

وبلاگی برای عصر هم عهدی

عاشورا تا ظهور

وبلاگی برای عصر هم عهدی

خانواده از دیدگاه حضرت زهرا(س)

خانواده که کانون رشد و تکامل انسان است، باید با توجه به اهداف مقدسش بنا شود.

حضرت زهرا(س) که الگوی بر جسته یک زن و مادر موفق است، خانواده ای را سالم می داند که پایه های آن را عبودیت، عدالت، ایثار، محبت، سازگاری، شناخت نقش ها، تشریک مساعی و جلب رضایت همسر همراه با تربیت فرزندان با رویکردی خدامحورانه، تشکیل دهد.

آن حضرت به نقش مؤثر زن در خانه اشاره دارد و حجاب را ارزش و موجب حفظ بقای خانواده می داند.

مقدمه

رکود و صعود جوامع مبتنی بر ثبات و پایداری جامعه کوچک یعنی خانواده است و هر چه برای این نهاد مقدس سرمایه گذاری شود خروجی ان که مواد اولیه اجتماع می باشد، مطلوب، سالم و سازنده خواهد بود.

به همین دلیل، در آیین نجات بخش اسلام جایگاه خانواده از اهمیت خاصی برخوردار و تمامی برنامه ریزی های دین با این نهاد تنظیم شده است.

از این رو، اگر پدر و مادر و فرزندان در جایگاه اصلی خودشان قرار گیرند؛ یعنی پدر در موضع اقتدار، و مادر کانون عاطفه باشد و فرزندان احترام و اطاعت والدین را حفظ نمایند، حرکت به سمت سعادت و تکامل با سرعت انجام می شود.

در جوامعی که اولویت اول مادر، حضور در اجتماع، استقلال مالی و رقابت با مرد می باشد یا پدر در موضع ضعف و یا فرزند سالاری حاکم است، این نهاد متزلزل بوده و جامعه بزرگ را نیز به شدت به مخاطره می اندازد.

اندیشمندان ما باید همواره مراقب امواج فکری مخرب مانند فمنیسم ، دفاع از حقوق زن، آزادی زنان و...- که شاید عده ای به نیت نجات بشریت، پایه های خانواده را سست می کنند- باشند و نقش روشنگری خویش را در جهت شبهه زدایی پر رنگ تر نمایند.

از آن رو که همیشه مکتب نورانی و جان بخش اسام فضاهای تیره و ظلمانی را روشن نموده و غبار ابهام را از اذهان زدوده است و سخنان معصومان (ع) گره از کار باز کرده و بشریت را از سرگردانی در دریای جهالت رهانیده اند، دستمان را به سوی مظهر عصمت و طهارت، بانوی دو عالم صدیقه کبری (ع) دراز می کنیم تا از دریای بی کران علم و حکمت این عصاره نبوت و گنجینه وحی قطره ای بنوشیم.

از این رو، یک خانواده ایدئال را که بیت فاطمه زهرا (ع) باشد، مورد بررسی قرار می دهیم تا از رهنمودهای آن بانوی بزرگ در جهت بهبود این نهاد ارزشمند استفاده نماییم.

امید آنکه مورد رضایت قطب عالم حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه شریف) قرار گیرد و خانواده های محترم بتوانند از آن استفاده نمایند؛ چرا که «ان الله عز و جل لیغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها.» (فیروزآبادی، 1410ق، ج3، ص155)

خانواده و جایگاه آن در اسلام

خانواده کوچک ترین واحد اجتماع و از نظر قرآن، دارای یک بافت طبیعی است؛ بافتی که حداقل یک زن و یک مرد اولین هسته آن را تشکیل داده و با پیمانی قرین هم گشته اند.

قطعا کارکردهای خانواده متعدد و قابل توجه هستند. ایجاد امنیت روانی و آرامش روحی، ابقای نسل پاک، تأمین غریزه، جامعه پذیری و... مهم ترین ثمرات تشکیل خانواده هستند.

با تمام تأثیراتی که تحولات جهان صنعتی بر خانواده داشته، هنوز هم خانواده مشروع گزینه ای است که مردان و زنان در سراسر دنیا آن را انتخاب می کنند. البته ما در دنیای صنعتی با اشکال مختلفی از خانواده روبه رو هستیم.

به هر تقدیر، در تمام ادیان آسمانی خانواده از قداست برخوردار است و در عین حال، کشورهای توسعه یافته و یا رو به توسعه در معرض خطرند.

بر این اساس است که باید به آن دسته از معاهداتی که به طور مستقیم و غیر مستقیم، نهاد خانواده را مورد تعرض قرار می دهند توجه بیشتر داشت و در مقابل، حتی باید به ائتلافی وسیع، بخصوص از جامعه مسیحت کاتولیک و مسلمان اندیشید که بتواند جلوی هجوم امواج توفنده علیه این نهاد مقدس را بگیرد.(علاسوند و انصاری، 1383،ص62)

از نظر قرآن، خانواده یک ضرورت اجتماعی، روانی، غریزی، اقتصادی، عاطفی و تربیتی است و بر اصول زیر استوار می باشد:

1.مساوات: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا»(روم:21)؛

2.آرامش: «لتسکنوا الیها»(روم:21)؛

3.مودت: «و جعل بینکم مودة»(روم:21)؛

4.مهربانی: «و رحمة»(روم:21)؛

5.خوش رفتاری: «و عاشروهن بالمعروف»(نساء:59)؛

6. عدالت: «و لا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا و من یفعل ذلک فقد ظلم نفسه»(بقره:231)؛

7.میثاق الهی: «و اخذن منکم میثاقا غلیظا»(نساء:20)؛

8. تقوا: «انا خلقناکم من ذکر و انثی... ان اکرمکم عندالله اتقیکم.» (حجرات: 13)

از دیدگاه اسلام، تشکیل خانواده یک تکلیف دینی است؛ جلوه ای از تعبد، موجد تحول و رشد و تکامل، و سبب شکوفایی.

خانواده، عواطف و غریزه را ساکت می کند، اضطراب را می زداید و اعصاب را آرامش می بخشد و از فساد ها و جنایات و نابسامانی های روحی پیش گیری می کند. (رضایی، 1388،ص4)

زهرای مرضیه (س) که آینه تمام عیار ذات اقدس الهی و مصداق بارز آیات قرآن می باشد، در طول عمر کوتاهش خانواده ای ایدئال ومرضی خداوند را به تصویر کشید و اسوه ای غنی برای بشریت شد، تا جایی که خداوند رضایش را در رضای او قرار داده است.

از حیات و ممات خویش جز خدا، اراده نفرمود: «احیتنی ما عملت الحیاه خیراً لی و توفنی اذا کانت خیراً لی اللهم انی اسألک کلمة الاخلاص»(حر عاملی،1387،ج91،ص225) خداوندا مادمامی که می دانی در زندگی من خیری است، مرا زنده بدار و ان زمان که مرگ برای من بهترین است، مرا بمیران. خدای من، من از تو کلمه اخلاص را مسئلت دارم.

محبت او به همسرش مقدم بر محبت خدا نبود. در مناجاتش می فرماید: «یا رب لیست من اخد غیرک تثلج بها صدری و تسر بها نفسی و تقر بها عینی»؛ خداوندا، هیچ احدی بجز تو سینه ام را فراخ و قلبم را مسرور و شادمان نمی کند و هیچ چیز جز تو چشم مرا روشنی نمی دهد. (قیومی، 1374، ص47)

تقاضای او با رضایت خدا تنظیم می شد؛ مانند تقاضای خادم از پیامبر (ص) که با پیشنهاد ذکر از ناحیه پدر پذیرفته و فرمودند: «رضیت عن الله و رسوله رضیت عن الله و رسوله رضیت الله رسوله.»(شیخ بهایی، 1411ق، ص49)

انتخاب همسر و همسرداری

در زندگی مشترک حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (ع)، رضایت زوجین به اصل ازدواج، رضایت خانواده از ازدواج، عدم توجه به ارزش های دروغین و ظاهری و توجه به حقایق عالم هستی، موجب استحکام ازدواج آنان شده بود.

وقتی زنان قریش در رابطه با انتخاب حضرت علی (ع)، به حضرت زهرا (ع) طعنه می زدند، ایشان سر بر آسمان بالا بردند و با لبخند فرمودند: «رضیت بما رضی الله و رسوله»(شیخ الاسلامی، [بی تا]،ص273)؛ به آنچه خدا و رسولش راضی هستند، راضی هستم.

این بانوی بزرگ آنچنان تسلیم اوامر الهی بودند و به وظایف خویش واقف، که مولی علی(ع) فرمودند «به خدا قسم! من هرگز فاطمه را خشمگین نکردم و در هیچ کاری موجب ناراحتی او نشدم تا اینکه خداوند او را از این دنیا برد و او هم مرا به خشم نیاورد و در هیچ کاری با من مخالفت نکرد.»(مجلسی، 1404ق، ج43، ص134)

همچنین در جای دیگر می فرماید: «و لقد کنت انظر الیها فتکشف عنی الغموم و الاحزان»؛ وقتی به فاطمه نگاه می کردم همه غصه هایم بر طرف می شد.(اربلی،1381ق، ج1، ص363)

حضرت زهرا (ع) همسری فداکار برای مولا علی (ع) بودند و هرگز از ایشان چیزی را مطالبه ننمودند. روزی حضرت علی (ع) از همسرش گلایه کرد که چرا از رنج گرسنگی و بی طعام ماندن خانه، وی را با خبر نکرده است.

آن بانو در جواب نفرمود که علی جان من از تو شرم می کنم، بلکه فرمود: «یا انی لا ستحیی من الله ان اکلف نفسک ما لا تقدر علیه»(شیخ الاسلامی، [بی تا]، ص273)؛ ای اباالحسن! من از خدای خود شرم می کنم که به تو تکلیفی کنم که قادر به انجام آن نیستی.

توصیه حضرت زهرا (ع) در رابطه با همسرداری، در حدیثی از ایشان آمده که از پیامبر نقل نموده اند: «بهترین شما کسانی هستند که همسرانشان را اکرام می کنند.»(مجلسی، 1404ق، ج68، ص390)

حرکات و سکنات آن حضرت معنایی خاص داشت؛ عبودیت و عشق ورزی به حقیقت هستی. حتی احترام ایشان به فرزند، جز احترام به خالق نبود. هم جهت بودن همه ابعاد وجودی انسان را باعث رشد شخصیت و متعالی شدن آن می شود.



خانه داری

حضرت زهرا (ع) با دیدگاه توحیدی که داشت، به رمز و راز کدبانوگری احاطه یافت و در این رابطه فرمود: «الحمدلله الذی لم یجعلنی متحیر فی اموری.»(قیومی،1374،ص122)

ایشان در امور خانه بسیار سخت کوش بودند. برنامه ریزی دقیق، نظافت و آراستن خانه و سعی در ایجاد محیطی آرام و از همه مهم تر، قانع بودن ایشان در امور زندگی به گونه ای که در ابتدای زندگی در منزل یکی از اصحاب مکانی اجاره نمودند، نشانه توجه آن حضرت به امور خانه می باشد.

بردباری و تحمل فقر و مشکلات خانوادگی، و رعایت حق خدمتکار. از اصولی بود که ایشان در امور خانه داری به آن توجه داشت.



ساده زیستی

در حدیثی، از ساده زیستی بانوی بزرگ اسلام آمده است: «دخالت فاطمه (ع) علی رسول الله (ص) و قالت: یا رسول الله ان سلمان تعجب من لباسی فوالذی بعثک بالحق نبیا مالی و لعلی منذ خمس سنین الا مسک کبش نعلف علیه بالنهار بغیرنا فاذا کان اللیل افترشناه وان مرفقتنا لمن ادم حشوها لیف النخل»(اربلی، 1381ق، ج1، ص363)؛

روزی فاطمه (ع) به محضر پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله، سلمان از لباس ساده من تعجب می کند. قسم به خدایی که تو را به پیامبری بر انگیخته است، مدت پنج سال است که زیر انداز شبانه من و علی پوست گوسفندی است که روزها علوفه شترمان را بر روی آن می ریزیم، و بالش ما نیز قطعه ای است که درون آن از لیف درخت خرماست.

اگر امروزه ازدواج ها ی ما از تجملات و ظواهر سنگین و چشم و همچشمی ها به دور بود، شاید سن ازدواج بالا نمی رفت و جامعه درگیر بعضی مشکلات و معضلات اجتماعی نمی گشت.



فرمان پذیری از همسر

حضرت زهرا (ع) در اواخر عمر در بستر بیماری بودند که ابوبکر و عمر برای عیادت ایشان اجازه خواستند، اما با جواب منفی او روبه رو شدند.

عمر و ابوبکر نزد امیرالمؤمنین (ع) رسیدند و از او تقاضا نمودند که فاطمه (ع) را راضی نمایند. حضرت علی (ع) نزد فاطمه زهرا(ع) رفتند و فرمودند: عمر و ابوبکر چندین بار آمده اند و شما آنان را رد کردید، حال از من خواسته اند که برای آنان اجازه ملاقات بگیرم.

حضرت زهرا (ع) فرمودند: به خدا قسم، اجازه نمی دهم، و حتی یک کلمه هم با آنان سخن نخواهم گفت تا دنیا را ترک گویم و پدرم را ملاقات کنم و شکایت آنها را نزد او برم که با من چه کردند.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: من ضامن آنها هستم تا به خانه وارد شوند. حضرت زهرا(ع) عرض کرد: اگر ضامن آنها می شوی، خانه، خانه توست و زنان از مردان تبعیت می کنند و من هم با تو مخالفتی نخواهم کرد؛ هر کس را می خواهی اجازه ده تا وارد شود(مجلسی، 1404ق، ج43، ص202-204)

نویسندگان:

مرضیه نصرتی*

منبع: فصلنامه علمی- ترویجی مباحث بانوان شیعه

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

www.MASAFPORTAL.com

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

پی‌نوشت‌ها:

* مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، گروه معارف و قرآن و عترت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد